جدول جو
جدول جو

معنی ام ثرمل - جستجوی لغت در جدول جو

ام ثرمل
(اُمْ مِ ثُ مُ)
کفتار. (از منتهی الارب) (از قاموس، از ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُمْ مِ رِ)
کفتار. (از المرصع) (منتهی الارب) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ ؟)
است. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ ثَ مَ رَ)
باشق مرغ شکاری لاشخوار. (از دزی ج 1). و رجوع به باشه و باشق شود، غم و اندوه، موت و مرگ. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مِ اَ مَ)
سال اندک باران. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ زِ)
سلمی دختر مالک بن حذیفه بن بدر از زنان مشهور عرب و از مخالفان اسلام بود و در زمان ابوبکر خلیفۀ دوم در جنگی که با خالد بن ولید کرد کشته شد. (سال یازدهم هجری). و رجوع به اعلام زرکلی چ 1، ج 1 ص 378 شود
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ ثَ)
کفتار. (المرصع)
لغت نامه دهخدا